تحریمها بالاتر از نقض برجام است/ مجلس باید بیشتر از 3 الی 4 ماه به دولت فرصت ندهد، ما باید اعتراض خود را اعلام کنیم/ هدف آمریکاییها ایجاد وضعیت قرمز است
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۸۷۹۲۳
صراط: نام محمدجواد لاریجانی هم با مسئله هستهای ایران و مذاکرات منتهی به برجام گره خورده است، نه از آن جهت که او در این مذاکرات نقشی داشته بلکه بدان خاطر که از ابتدا هشدارهای جدی نسبت به استراتژی دولت در این موضوع، تاکتیکها و شیوههای مذاکره و نهایتاً متن توافق حاصله(موسوم به برجام) مطرح کرده و البته جزو آن دسته از منتقدانی است که در کنار ارائه هشدار و انتقاد، پیشنهادات قابل توجهی هم برای اصلاح استراتژی در بدو مذاکرات و نیز شیوه مذاکره در حین مذاکرات و نهایتاً زدن چفت و بستهای قویتر به متن برجام برای کمینه کردن سوءاستفادههای آمریکا و همپیمانانش از این توافق بسیار مهم ارائه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از تصویب قانون تحریمی کمسابقه اخیر در کنگره آمریکا علیه ایران بار دیگر برای تحلیل چیستی این تحریمها و چرایی اعمال آنها علیه ایران و نیز راههای مواجه شدن با آن به گفتوگو با محمدجواد لاریجانی نشستیم. این تحریمها به دلیل گستردگی و عمق آنها و بویژه از این باب که چنین تحریم کمسابقهای بعد از توافقنامه برجام تصویب میشود که نه تنها بنا بود تحریمهای جدید را منتفی کند بلکه تحریمهای سابق را نیز بردارد، دارای اهمیت مضاعفی شده است. محمدجواد لاریجانی ضمن ریشهیابی این تحریمها و ارائه پیشنهاداتی برای نحوه مقابله با آن، نسبت به برخی رویکردهای غلط دولتمردان ایران درباره این تحریمها هشدار میدهد. رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی میگوید آمریکا قصد دارد ایران را به سمت یک «وضعیت قرمز» هل بدهد و ما نباید اجازه این کار را به او بدهیم. محمد جواد لاریجانی ضمن بررسی برخی مواضع دولتمردان نسبت به این تحریمها، از جمله این گزاره که "ایران اگر آمریکا هم از برجام خارج شود، با اروپا به اجرای برجام ادامه میدهد" را یکی از غلطترین سیاستهای ممکن در حال حاضر میداند و تاکید میکند که باید به اروپاییها تفهیم شود که برجام بدون آمریکا یعنی هیچ.
آنچه در ادامه میآید متن کامل گفتوگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی درباره مسئله هستهای است. در بخش دوم که فردا منتشر خواهد شد، راجع به موضوع انتخابات ریاستجمهوری 96 و مسائل مربوط به اصولگرایان صحبت شده است.
همانطورکه مستحضرید اخیرا تحریمهای جدیدی از سوی سنا و کنگره آمریکا علیه ایران وضع شد و بحثهای مربوط به این تحریمها به صورت بسیار گسترده مطرح شده است. اولین سوالی که در این زمینه به ذهن میرسد این است که چرا این تحریمها تا این میزان مهم است و دامنه وگستره و موضوعیت آن به چه شکل است که آن را واجد اهمیت بالایی کرده است؟
لاریجانی : متن کامل این تحریمها در حدود 170 الی 180 صفحه است که 30 الی 40 صفحه آن مربوط به ایران است اما مطالعه آن بخشهایی هم که مربوط به روسیه است، بد نیست. زیرا نشان میدهد این تحریمها چه مکانیزمهایی دارد ضمناً مرکز پژوهشهای کنگره نیز مجموعهای را در حدود 60 الی 70 صفحه با عنوان Iran Sanction (تحریمهای ایران) منتشر کرده که این دو نشان میدهد آمریکاییها به طور عملی به دنبال چه هستند و چه چیزهایی در این بررسیها برای آنها مهم بوده است.
این قطعنامه جدید(HR.3364) که در کنگره تصویب شد، با قطعنامه S.722 که در سنا به تصویب رسید، تفاوت چندانی ندارد. آمریکاییها بر روی این قطعنامه با عناوینی همچون تحریمهای عظیم و بیسابقه تبلیغ بسیاری کردند. البته ما نباید مقهور این تبلیغات بشویم. آنها دشمن هستند و طبیعتاً رجز میخوانند اما نباید هم بیجهت دلخوش باشیم. وقتی از سوی دشمن تیری به سوی ما رها شد، باید دقیقاً بدانیم که به کجا میخورد و چه جاهایی را هدف قرار داده است. بنابراین یک بررسی کارشناسی و در سطح ملی لازم است.
من متاسفم که بگویم یکی از بدشانسیهای برجام از روز اول این بود که گرفتار کشمکش سیاسی شد؛ یعنی جناح اصلاحات بدون اینکه برجام را باز کند آن را به عنوان صندوقچه بسیار مهمی در نظر گرفت و هیچ کسی حاضر نبود ببیند چه چیزی در درون آن است. همه میگفتند برجام خیلی خوب است و هر کسی هم که کمترین اشکالی به آن میگرفت، متهم میشد. در حالیکه این اقدام برای مصالح ملی کشورمان پرهزینه تمام شده است.
علی ایحال، ما نباید مقهور رجزخوانیهای آمریکا شویم و باید بررسی کنیم و اگر ببینیم این تحریمها بیارزش است، بگوییم بیارزش است و اگر تاثیرگذار است، بگوییم تاثیرگذار است لذا باید نگاه کنیم که این تحریم چه میگوید.
* وزارت خارجه ایران نمیخواهد روی نقض برجام توسط آمریکا سرمایهگذاری کند*
اولین سوال این است که آیا این تحریمها نقض صریح برجام است یا خیر؟ در اینجا مواضعی که تاکنون از سوی مسئولین کشور اعلام شده را در بوته نقادی میگذاریم. مسئولان وزارت خارجه گفتهاند که این تحریمها نقض فاحش نیست! پس معلوم شد نقض 2 نمونه است؛ یکی فاحش و دیگری غیرفاحش(!) که این امر نشان میدهد وزارتخارجه نمیخواهد در حال حاضر روی نقض برجام توسط آمریکا سرمایهگذاری کند. این مسئله میتواند چند دلیل داشته باشد.
شاید یک دلیلش این است که بگویند "خُب! حالا اگر خیلی اصرار کنید{literal}{{/literal}که برجام نقض شده{literal}}{/literal}، چه میشود؟" در واقع برجام به شکلی تالیف شده که اگر خیلی اصرار کنیم، میگویند "برگردیم به شرایط روز اول". در حالیکه ما نمیتوانیم به اول برگردیم. آنها هستند که برمیگردند. برای ما بسیار خسارتبار است . دلیل دیگر این است که شاید اکثر اعضای 5+1 قائل نباشند که این تحریمها نقض برجام باشد همانطور که در اجلاس وین غیر از روسیه، بقیه اعضا معتقد نبودند که تحریمها نقض برجام است.
* موضع وزیر خارجه ما درباره برجام بسیار عجیب است*
دلیل دیگر این است که به لحاظ سیاسی در داخل کشور، اگر قرار باشد برجام در دوران جوانی خود اینگونه نقض شود، در انتها چه میماند؟
همچنین وزیر محترم امور خارجه گفتهاند "ما داغ پاره کردن و یا نقض برجام را بر دل ترامپ میگذاریم"، زیرا آنها به دنبال اذیت کردن ایران هستند تا ایران بگوید برجام برای من منفعتی نداشته، لذا عطایش را به لقایش بخشیدم. معنی این حرف {literal}{{/literal}آقای ظریف{literal}}{/literal} این است که در هیچ شرایطی نمیخواهیم برجام را پاره کنیم که این موضوع هم مسئله بسیار عجیبی است. حتی اگر نمیخواهیم برجام را پاره کنیم، چرا چنین حرفی میگوییم؟ باید توجه کنیم گفتن این حرف چه آثاری دارد.
یا اینکه برخی دیگر از مسئولان عنوان کردند "این تحریمها چندان مهم نیست و تصویب تحریم سابقه هم داشته است" گرچه ما سابقه تحریم را داریم و قبل از برجام تحریمهای زیادی علیه ایران اعمال شده است اما ایران از نظر توانمندی هستهای در حال رشد و پویایی بود. حالا که چنین بلایی بر سر توانمندی هستهای آوردیم، بنا نبود که تحریمها ادامه یافته و یا تحریمهای جدیدی هم به آن اضافه شود. بنابراین صحبت بر سر این نیست که تحریمها قبلا سابقه داشته است یا خیر.
در مجموع معتقدم که اتخاذ چنین مواضعی خوب نیست و سیگنال بد به دشمن میدهد.
حالا هم توپ را به زمین مجلس انداختهاند که مجلس طرح وسیعی تصویب کند. البته این اقدام بد نیست اما در زمانی که مجلس در حال بررسی و تصویب اجرای برجام بود، باید چفت و بستهای قوی برای آن میگذاشت تا خیلی از مسائل در همان برجام حل و فصل شود، اما مجلس این کار را نکرد. الان هم که پس از یک ماه مجلس میگوید قصد مقابله با تحریمها و اقدامات آمریکا را دارد، اگر صرفاً کلیات باشد، طرح چنین توصیههایی نیز سیگنال بسیار بدی به دشمن میدهد.
تحریمهای اخیر آمریکا بالاتر از نقض برجام است
در پاسخ به این سوال که آیا این تحریمها نقض روح برجام است؟ باید بگویم چندان به روح و جسم اصالت نمیدهم نکته مهم این است که این تحریمها بالاتر از نقض برجام است. در واقع هر تحریمی که باید با برجام برداشته میشد، میتوان آن را با «برچسب» جدیدی به صورت عملی و کارکردی(Functionally) برقرار کنند. یعنی آمریکاییها میتوانند روی هر تحریمی که دست بگذارند، آن را با متد جدیدی Functionally مجدداً اعمال کنند.
در گذشته طی مصاحبهای گفتم که در ارزیابی برجام باید متد Functional داشته باشیم. معنی Functional چیست؟ برای توضیح این موضوع تحریم کشتیرانی را مثال میزنم. در دوران تحریم غربیها کشتیرانی ما را تحریم کردند بدین صورت که هیچ بندری اجازه نداشت کشتیهای ما را بپذیرد. این یک تحریم بود که در برجام برداشته شد اما برچسب این تحریم موضوع هستهای بود. پس از برجام آمریکاییها مجدداً همین تحریم را با این مصوبه جدید با برچسب دیگری اعمال میکنند. ارزیابی Functional یعنی به برچسب کاری نداریم؛ نفس آن تحریم مهم است که برداشته شده است یا خیر؟
در واقع بنا نبود پس از برجام صرفاً برچسب تحریمها عوض شود. البته در برجام این اشکال وجود دارد که که دائم گفتهاند تحریمهای هستهای برداشته میشود در حالی که این ماهیت "حیثی" درست نیست. خود تحریم در هر مورد یک «عنصر» یا «واقعیت خارجی» است، این تحریم نباید در خارج و به صورت واقعی وجود داشته باشد؛ حالا با هر برچسبی که میخواهد باشد. اینها اشکالاتی است که در متن برجام وجود دارد لذا وقتی در آن مصاحبه "متد Functional " را مطرح کردم، ناظر به همین موضوع بود اما دولت محترم معتقد نبود که چنین اتفاقی میافتد!
تیم مذاکره کننده آن زمان میگفتند که ما به امضا و قول جان کری(وزیر خارجه وقت دولت آمریکا) اطمینان میکنیم!
لاریجانی: بله؛ برخی هم حضور جان کری با پای شکسته در زمان مذاکرات را دلیل بر اضطرار وی برای امضای برجام میدانستند اما به نظر من لقمه چربی در برجام بوده که وی چنین وقتی گذاشته است.
پس پاسخ بنده این است که در حال حاضر نقض و یا عدم نقض برجام چندان موضوعیت ندارد؛ این سوال انحرافی است. سوال این است که آیا تحریمهای ما مجدداً قابل اعمال است یا خیر؟ باید بگویم: بله قابل اعمال است بدون اینکه حتی بتوانیم مسئله نقض برجام را عَلَم کنیم.
در واقع کل فلسفه وجودی برجام که برای جمهوری اسلامی ایران رفع تحریمها بود، زیر سوال رفته است.
لاریجانی: زیر سوال نیست، در حال انهدام است. خیلی روشن است.
نکته دوم که باید بر آن تاکید کنم، «خط قرمز» است. خط قرمز برای ما پایبندی طرفهای مذاکرهکننده به برجام نیست بلکه خط قرمز ما یک «وضعیت قرمز» است. اما آن وضعیت قرمز چیست؟ وضعیت قرمز این است که غرب تحریمهای خود را Functionally و Effectively ،عمدتا و «عملاً» و «به طور موثر» داشته باشد و در عین حال ادعا کند که برجام برقرار است و نقض نشده اما تمام محدودیتها و نظارتهای ایران در موضوع هستهای به همان شدت باقی باشد. این حالت قرمز است و ما باید داغ این را به دل آمریکا بگذاریم. بنابراین پایبندی به برجام مهم نیست. به نظر من برجام "مرده است" و آثار حیات چندانی ندارد.
شاید در حال حاضر ایران را در چند بانک کوچک یا چند شرکتی که چندان با آمریکا هم کار نمیکنند، راه بدهند به طور موردی با حساب و کتاب خاص سیاسی آمریکا متحدانش چند پروژه نسبتاً بزرگ را آغاز کنند و شاید دورهمیهای دیپلماتیک ما کمی چاقتر شده باشد اما اینها آن چیزی نیست که ما با تصویب برجام به دنبال آن بودیم.
بنابراین معتقدم فرهیختگان همه جناحها باید زحمت بکشند و متن برجام و قطعنامه همراه آن و متن جدید قطعنامه آمریکا(HR.3364) را مطالعه کنند تا ببینیم دشمن چه کاری انجام میدهد. آنها دارند ما را به سمت وضعیت قرمز هل میدهند. این باید خط قرمز ما باشد. چیزی که باید اعلام کنیم این است؛ نه اینکه مثلا بگوییم برجام را پاره میکنیم. اصلا برجام لازم نیست پاره شود. خودش میتواند حل(منحل) شود و بعد از مدتی برجامی وجود نداشته باشد. پس آن وضعیت قرمز میماند. چیزی که ما باید به عنوان وضعیت قرمز به کشورهای 1+5 اعلام کنیم، این است که این حالت برای ما به هیچ عنوان قابل قبول و تحملپذیر نیست.
اگر به آنجا رسیدیم یعنی شرایطی که تحریمها Effectively و Functionally وجود داشته باشند، به این معناست که در واقع ما تمام تعهداتمان راجع به نظارتها و محدودیتها را عمل میکنیم اما تحریمها با برچسب جدید همچنان اعمال میشود.این برای ما به هیچ وجه قابل قبول نیست. این مهم است که وقتی کشتی ایران به بندری رفت، برگشت داده میشود یا خیر؟ السی برای ایران در دویچه بانک باز میشود یا خیر؟ بحث این است؛ حالا هر برچسبی میخواهند رویش بگذارند.
Effectively یعنی چه؟ یعنی به جای رفع تحریم ها یک سری امتیازات کوچک و دمدستی به ما بدهند، مثل یک بقالی یا بانکهای کوچک و هر وقت جیغ ایران بالا رفت، 2 امتیاز بیارزش دیگر هم به ما بدهند، این وضعیت به این معنا نیست که تحریم شکسته شده است بلکه معنایش این است که تحریم به صورت موثر (Effectively) وجود دارد. مهم این است که به غربیها بگوییم این حالت را برنمیتابیم.
به نظر بنده کشورهایی مثل هند و چین میتوانند در روابطشان با ما تحت تاثیر قرار بگیرند؛ کافی است آمریکاییها یکی دو کمپانی چینی را جریمه کنند. چین چندصد میلیارد دلار به آمریکا صادرات دارد.
آمریکا در موضوع برجام کنشها و واکنشهایی را انجام میدهد که پیامش این است که اگر ایران فلان حرکت را انجام دهد و یا از یک سری اقدامات چشم نپوشد، ما از برجام خارج میشویم. اخیراً آقای ترامپ گفته که در 120 روز آینده من پایبندی ایران به برجام را اعلام نخواهم کرد. آیا آمریکا برای اینکه آن اقدامات مدنظرش علیه ایران را انجام دهد، نیازی به خروج از برجام دارد یا خیر؟ و اینکه این فضا چرا در حالشکلگیری استو چرا دائما میخواهند برجام را نسبت به ایران در حالت کجدار و مریزنگهدارند؟ همین مسئله سبب شده که به گفته شما برخی از مقامات در ایران اینگونه بگویند که ما میخواهیم داغ خروج از برجام را روی دل آمریکا بگذاریم! یعنی بازی را اینجا تعریف کنند که خروج و عدم خروج از برجام خودش تبدیل به یک ارزش شود. بعد ما بگوییم همین که اسم برجام را حفظ کردیم دیگر همه چیز را بردیم و نگذاشتهایم آمریکا به هدفش برسد، آیا اصلا آمریکا چنین هدفی دارد یا خیر؟
لاریجانی: برداشت بنده این است که هدف آمریکاییها ایجاد وضعیت قرمز است. در وضعیت قرمز لازم است که ایران همیشه پایبند به برجام نگه داشته شود. چون معنای این پایبندی از نظر آنها نظارتها و محدودیتهاست بنابراین آنها در انجام تحریمهایشان هیچ نگاهی به اینکه خودشان به برجام پایبند هستند یا خیر، ندارند. اینکه میخواهند طی 120 روز آینده اعلام کنند که ایران پایبند بوده یا خیر، برای تحمیل بازرسیهای بیشتر به ایران است. آنها فکر میکنند "ماستخور ما را گیر آوردهاند" و میگویند با این میزان بلایی که بر سر توانمندی هستهای آنها آوردیم، راه را باز کردیم و ایران هم حاضر نیست بگوید «من برجام را قطع کردم» بنابراین ما پیچ را محکمتر میکنیم و میگوییم که این چند مورد هم باید اضافه شود.
به نظر بنده این وضعیتی است که باید چارهای برای آن اندیشید.
احساس نمیکنید یکبازی آمریکایی- اروپایی در حال شکلگیری است. یعنی از آن طرف آمریکاتحریماعمال میکند و دائما هم قدم به جلو میگذارد و از آن طرف اروپاییها میآیند و با ایران رایزنی میکنند و میگویند "شما از برجام خارج نشوید؛ همه تعهداتتان را حتی سفتتر از قبل انجام بدهید؛ چون باید برجام را حفظ کنیم". یعنی از آن طرف با دست پس زدن آمریکاییها و از این طرف با پا پیش کشیدن اروپاییها در موضوع برجام تا هم بازرسیها بیشتر شود و هم وضعیت هستهای ایران را در شرایطی نگه دارند که به سمتهیچ شدن برود و آنها هم فشارهایشان را برای محدود کردن قدرت ایران انجام دهند.
لاریجانی: اگر همه اروپاییها به این مسئله مایل نباشند که احتمالا برخی از آنها مایل هستند. این مسیر، مسیر بسیار بدی است که برای اروپا خسارت چندانی ندارد. بنده در گذشته هم گفتم که 1+4 نداریم یعنی یا 1+5 یا هیچ.
ما باید از هم اکنون به اروپاییها بگوییم که اگر دوست دارید تعهدات ایران در برجام باقی بماند، با ما لابی نکنید، باید با آمریکا لابی کنید. بنابراین یکی از مصوبات مجلس باید این باشد که از وضعیت قرمزی که آمریکا به دنبالش است جلوگیری کند. وگرنه اگر بخواهد مصوبه بدهد و اقدام آمریکا را محکوم کند، فایدهای ندارد.
مجدداً تاکید میکنم که ما 1+4 نداریم، اروپاییها اگر میخواهند برجام باقی بماند، لازم نیست با ما صحبت کنند، باید تعهدات خودشان را انجام دهند. ممکن است آلمان بگوید که دویچه بانک خسارت میبیند. بله! خسارت میبیند، مگر ما خسارت ندیدیم؟ آنها هم باید پای تعهدات خود بایستند.
موضوع بعدی چرایی عدم واکنش جدی ایران به این موضوع است. بخش مهمی از این موضوع به متن برجام بازمیگردد. براساس آن در صورت نقض برجام از سوی غربیها، ایران امکان شکایت جدی هم ندارد چرا که در انتها تحریمهای قبلی برمیگردد. در حال حاضر با توجه به تحریمهای جدید به نظر شما ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ طبق برخی از بندهای برجام اگر ما ببینیم که طرف مقابل رویه نقض را طی میکند، میتوانیم برخی از اقداماتمان را به صورت موردی متوقف کنیم. انتظار شما از مجلس که قصد دارد این قانون مقابله با تحریمهای آمریکا را بنویسد چیست؟
ضمن اینکه شما در مصاحبه قبلی با تسنیم هم به عنوان یک راهحل اساسی گفتید که باید ایران مانور خودتحریمی راه بیندازد تا حربه تحریم به طور کلی از دست آنها خارج شود. در این صورت آنها از همین حربه تحریم هم دست میکشند و تحریمها تا حد زیادی برچیده میشود.
لاریجانی: ما نباید بگذاریم آن وضعیت قرمز تحقق یابد یعنی همه تحریمها Effectively و Functionally "عملا و عمدتا" برقرار باشد.
مجلس باید بیشتر از 3 الی 4 ماه به دولت فرصت ندهد، ما باید اعتراض خود را اعلام کنیم. ما 1+4 و تحریمهای برچسبدار نداریم. مجلس باید اینها را روشن کند. این بخشی از کار است که برای یک بار هم که شده، خوانش ما از برجام جا بیفتد. یعنی ما همواره خوانشهای آنها را میگیریم و ماستمالی میکنیم در حالیکه تفسیر ملی ما از برجام باید مبنا قرار گیرد و پای آن هم بایستیم. این محور اول است و خیلی هم مهم است زیرا منافع ملی و کل نظام و ملت ما در معرض آسیب هستند. دولت و همه قوا باید دست به دست دهند و با یک استراتژی بسیار دقیق و منضبط و حرفهای و به دور از سطحینگریهای غیر قابل توجیه کار را پیش ببریم.
محور دوم مربوط به همان بحثی است که شما گفتید. یعنی ما یک «رزمایش تحریمی» باید داشته باشیم. باید آمریکاییها بدانند برای این حالت نهایی کاملا آماده هستیم. این رزمایش در سال جاری باید برای 1 الی 2 سال عملی شود یعنی حتی اگر آنها خواستند دو دستی چیزی به ما بدهند، ما بگوییم نمیخواهیم. ما باید در عمل این تصمیم خود را در کالاهای اساسی که خوراک مردم است و همچنین در نفت، سوخت و انرژی و در بخشهای مختلف نشان دهیم.
محور سوم راجع به مصوبه مجلس، میتواند مربوط به سرمایهگذاری وسیع برای احیای توانمندی هستهای ایران باشد. این مسئله شامل حفظ ساختارهای فعلی تا انجام تحقیقات و آموزش است. بسیاری از دانشگاهها در حال حاضر حتی آموزش این رشته را متوقف کردهاند. لذا مجلس باید این روند را متوقف کرده و دولت را موظف به سرمایهگذاری کاملاً مشخص در حوزههای خاص کند. ببینید اینکه ما میلیاردها تومان پول خرج کرده و بیمارستان هستهای بسازیم این خیلی خوب است اما چون موثر در توانمندی هستهای با ابعاد وسیع و استراتژیک نیست، فایدهای ندارد. توانمندی هستهای مفهوم دقیقی است. لازم است همه بدانند که توانمندی هستهای مثل توانمندی علمی و فنی در هر رشته دیگر، دارای 3 رکن نیروی انسانی (تعداد مهندسین و تکنسینها)، امکانات (تجهیزات و مواد اولیه، پول و اعتبارات) و پروژههایی است که مشغول انجام آنها هستیم.
در واقع اینکه شما بهترین نیروی انسانی با بهترین تجهیزات را داشته باشید، اما آنها دنبال "پروژههای بیخطر" باشند به آن توانمندی هستهای مورد نظر نمیگویند. با این ارکان میتوان بررسی کرد برجام چگونه توانمندی هستهای ما را تضعیف کرد، چه تاثیری بر پروژههای ما داشت، تجهیزات ما را چگونه برچید و با نیروی انسانی ما چه کرد. اینها مسائلی است که به راحتی قابل بررسی هستند و یک بحث کلی نیست، یک موضوع فنی و اصولی است.
بنابراین مجلس میتواند بر روی این 3 رکن برنامهریزی کند و با یک سازماندهی کاملاً جدید و قطعنظر از برجام، اقدام کند. آن زمان است که با تمرکز ما بر این سه رکن، اروپاییها و حتی آمریکاییها به تکاپو میافتند. البته چندان هم مهم نیست که به تکاپو بیفتند یا خیر. مهم این است که این مسیر را با قدرت انتخاب کنیم و چقدر خوب است که این مسیر با رئیسجمهور فعلی آغاز شود، چراکه در غیر این صورت این بدنامی باقی خواهد ماند لذا بهتر است رئیسجمهور کشورمان با دست خود این توانمندی را ارتقاء دهد و به دنیا نشان دهد که اگر پای منافع ملی به میان آید، برای او برجام و غیربرجام مهم نیست. آنچه مهم است «امنیت» و «منافع» ایران است.
مقامات وزارت خارجه ما چند وقت پیش در نامهای به موگرینی که به شکل محرمانه هم ارسال شده و ما از برخی منابع اروپایی و روسی از متن آن مطلع شدیم، اعلام کردند که قانون اخیر کنگره آمریکا نقض قطعی برجام است. منتها دولت در موضعگیریهای رسمی خود اصطلاحاً خساست به خرج میدهد تا این نقض فاحش برجام را بگوید و حداقل مردم کشورمان را از جزئیات ماجرا آگاه کند. چرا این اتفاق میافتد؟ آیا این موضوع به دلیل کشمکشهای سیاسی رایج در کشور است؟ اینکه دولت برجام را ناموس خود تلقی میکند که اگر از بین برود، ماهیت دولت هم زیر سوال رفته است.
لاریجانی: در اینکه ایران نامه اعتراضی نوشته، کار درستی انجام داده است. منتها در ساختار برجام پیشبینی نشده بود که اگر روزی آمریکا خطایی کرد ما به خانم موگرینی اعتراض کنیم! لذا این نامه یک اقدام قانونی برای احقاق حق ما محسوب نمیشود. در برجام قید شده در صورت اعتراض به بدعهدی یکی از طرفها باید به کدام نهاد مراجعه کنید. لذا اینگونه مطرح کردن چندان مناسب نیست.
مشکل ما این است که همین اروپایی که مسئول اخذ این نامه بود، در جلسه وین قبول نکرد که قانون آمریکا نقض برجام است. این خیلی عجیب است و نشان میدهد که این نامه بیخاصیت بوده است. ما دنبال این نیستیم که در جایی درد دل کنیم، ما باید بتوانیم حقمان را بگیریم. اینکه به آنها بگوییم که آمریکا برجام را نقض کرده و آنها هم به حال ما گریه کنند و بگویند: "بله حق شما را خوردند"، سودی برای ما ندارد.
ما باید به خانم موگرینی و اروپا قاطعانه بگوییم که 4+1 نداریم. این را باید مجلس تصویب کند. اگر قرار باشد که توافقنامه ایران با 1+5 به 1+4 تنازل پیدا کند، برای ما قابل قبول نیست و دیگر برای ما برجامی وجود ندارد که احساس کنیم باید تعهدی را در چارچوب آن انجام دهیم.
گاهی به نظر میآید که دولت نگران واکنش اذهان عمومی است تا مشوش نشود البته این کار درستی است اما مردم را هم باید در جریان گذاشت. از آن طرف هم باید سطح توانمندیهای کشور را با مردم در میان بگذاریم.
در هر صورت ما چگونه میخواهیم کشور را در برابر هجمههای آمریکا حفظ کنیم؟ گاهی احساس میکنم دولت برای برجام خیلی زحمت کشیده و حس میکند نباید به این راحتی آن را از دست بدهد. این هم درست است ولی مادامی که منافع کشور را تامین کند.
گرچه معتقدم در کنار زحماتی که برای برجام کشیده شد، از ابتدا هم روند مذاکرات اشکال داشت و متاسفانه هیچ گاه به این اشکالات توجه نشد و محصول آن آسیبپذیری بسیار بالای این توافق شد. این آسیبپذیری فوقالعاده بالاست و مسئولان باید سوال کنند که چرا این توافقنامه اینقدر آسیبپذیر است؟ یعنی به راحتی میتوان آن را دور زد و روی آن برچسببازی کرد. یک طرف اینقدر مظلومانه خسارت بدهد و طرف دیگر مدام امروز و فردا کند و هیچ اتفاقی هم نیفتد.
این موارد، بسیار مهم است و باید یک کالبدشکافی ر
منبع: صراط نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۸۷۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.